بسیاری از افراد تصور می کنند که داشتن روح گذشت و بخشش، دلیل سستی اراده و تزلزل است. مثلاً اگر بدرفتاری پدرشان را نبخشوده اند، کار درستی انجام داده اند؛ زیرا این مشکلی بوده که خود پدر ایجاد کرده و خودش هم چوب اخلاق و رفتارش را می خورد و باید بخورد. حال آنکه این را نمی توان مشکل پدر محسوب کرد، بلکه دقیقاً مشکل خود شخص است! هنگامی که ما فکر " گذشت وعفو" را از سرمان بیرون می کنیم، در واقع مشکلی را برای خود به وجود آورده ایم . بیشتر اوقات، شخصی را که ما "مقصر" قلمداد کرده ایم، آسوده و آرام به زندگی خویش ادامه می دهد و کمترین اعتنایی هم به ما نمی کند، چون در اصل خبر ندارد که در سر ما چه می گذرد و ما چگونه در محکمه ذهنی خویش او را متهم و محکوم ساخته ایم.
اگر روحیه عفو و بخشش نداشته باشیم و به این گفته زیبا توجه نکنیم که: " کسانی را که نسبت به شما تعدی روا می دارند، ببخشایید و از گناه آنان در گذرید" طبعاً در رنج و عذاب و بدخلقی و ناراحتی ، زندگی را سر خواهیم کرد و همواره بهانه ای برای قهر کردن و از مردم بریدن پیدا خواهیم نمود. داشتن روحیه " گذشت" سبب می شود که ما از نظر روانی، شاد و راحت باشیم و اطرافیان و نزدیکان و آشنایان خود را با چوب ملامت از خویش نرانیم.
لازم به ذکراست که افکار بد جسم را نیز ناتوان و بیمار می کند. علاوه برآن، تا زمانی که دیگران را مسئول و مقصر گرفتاری ها و بدبختی ها و اصولاً غم و غصه خود به شمار آوریم، آشکارا از زیر بار مسئولیتی که در قبال خویش و زندگی خود داریم، شانه خالی خواهیم کرد. دیگران را سرزنش و شماتت کردن، باری از دوش ما بر نخواهد داشت. هنگامی که تصمیم می گیریم دست از مقصر شناختن دیگران برداریم، به طور ناگهانی متوجه می شویم که اوضاع و احوال ، رو به راه و کارها بهتر می شود. ایراد گرفتن و سرزنش کردن ، عذر و بهانه و دستاویزی است برای این که وارد عمل نشویم و از مقابله با حقیقت سرباز زنیم. شخصی ممکن است بگوید: " من شما را تا حدودی می بخشم، اما خطایی را که مرتکب شده اید، همچنان در ذهن نگاه می دارم تا بعداً سرفرصت به حسابتان برسم." بخشش و گذشت واقعی چنین نیست، بلکه پاک کردن حسابها با خود و دیگران است.
البته درک این نکته از اهمیت خاصی برخوردار است که باید تا آنجا که می توانیم به بهترین وجه زندگی کنیم و بدانیم چگونه می توانیم این مهم را به انجام رسانیم. ما اغلب در راهی که طی می کنیم دچار اشتباهات کوچک و بزرگی می شویم و گاهی اوقات به سبب سوء تفاهمات و اطلاعات غلطی که کسب می کنیم، از مسیر درست زندگی به بیراهه می افتیم و یا دست به کارهای احمقانه می زنیم ؛ با این حال برای شناخت بهترین راه از هیچ تلاش و کوششی خودداری نخواهیم کرد. والدین تا آنجا که از دستشان بر می آمد، سعی در تربیت ما کردند و براساس اطلاعات و معلوماتی که کسب کرده بودند و نمونه ها و مثالهایی که در اختیار داشتند، وارد قلمرو ناشناخته ای به نام مقام و جایگاه پدری یا مادری شدند. حال اگر بخواهیم به خاطر قصوری که ناخواسته و ندانسته در مورد تربیت ما مرتکب شده اند دائماً آنها را سرزنش و ملامت کنیم، کاری عبث و بی فایده انجام داده ایم.
برخی افراد عادت کرده اند که اهمال های پدر و مادر را هرگز فراموش نکنند و تمام عقب افتادگی ها و بیچارگی هایشان را نتیجه ی کوتاهی آنها بدانند. گویی با زبان بی زبانی چنین می گویند:
" این گناه شماست که من چنین تنها و بدبخت مانده ام و قدرت هیچ کاری را ندارم و غمگین هستم. پس حالا رنج و عذابی را که در زندگی می کشم تماشا کنید. دیگر چه می خواهید." ملامت کردن دیگران ما را به هیچ جایی نمی رساند. گذشته ها، گذشته است و هر قدر در باره آن فکر و خیال کنیم راه به جایی نخواهیم برد و تغییری درآن به وجود نخواهیم آورد. سرزنش و شماتت، آب و هوا را عوض نخواهد کرد، چنانکه ملامت و عیبجویی از مردم نیز ما را به جایی نمی رساند.
ولی هنگامی که عفو و گذشت را در زندگی بر می گزینیم، اصل عالی و پرشکوهی را در مسیر حیات خود به جریان می اندازیم. اگر ما عوض شویم، دیگران هم عوض خواهند شد. اگر ما برخورد خود را با دیگران تغییردهیم، آنها هم رفتار خود را با ماعوض خواهند کرد. به هر حال، از همان لحظه ای که تصمیم می گیریم دیدگاه خود را دگرگون سازیم، دیگران نیز واکنش مطلوب و مساعدی را نشان خواهند داد و توقعاتی را که از ایشان داریم تا حد امکان برآورده خواهند ساخت. زمانی که دیگران را می بخشیم سطل زباله ای را که درون آن پر از کینه، حسادت، دلخوری، توهین و بالاخره تمام چیزهایی است که به نوعی باعث ناراحتی ما شده اند، از وجود خود جدا می سازیم و دیگر مجبور به حمل آن در تمام لحظات زندگیمان نیستیم. چون بیشترین کسی که از بوی این سطل زباله در عذاب است، خودمان هستیم. با " بخشودن"، یاد می گیریم که در زمان حال زندگی کنیم و زندگی پر از شادی و سرور و زیبایی را برای خود ترسیم نماییم و متوجه این موضوع باشیم که همه ما مرتکب اشتباه می شویم ، با این حال همه ی ما شایسته مهر و محبت هستیم.